شير از نظر اندازه تقريبا همانند ببر است اما تقريبا كوچكتر است وبا اين تفاوت كه شير در انتهاي دم داراي يك دسته موي سياه استو در عقب گوش داراي يك لكه سياه است ودر گردن وبالاي سر يال دارد و نرها از ماده ها بزرگتر هستند در نژاد ايراني يال كوتاهتر است. در طوله ها له هاي تيره اي در دوطر بدن ديده ميشود كه به مرور محو ميشوند رنگ شير گندمگون بوده .شير هم همانند ببر شب فعال است اما در روز هم بسيار ديده ميشود . از علفخواران وحشي مانند خوك و گاو ميش تغذيه ميكنند گاه مانند ببر انسان خوار شده و به انسان حمله ميكنند.در 5 سالگي بالغ شده و برعكس ببر در گله زندگي مي كنند و نر ها بعد از تولد طوله ها با گله ميمانند بچه ها بر اساس فراواني ممكن است تا 5 عدد هم برسند شير ها ساختار اجتماعي بسيار قوي دارند ماده ها از طوله هاي ديگران هم مراقبت ميكنند ودوران آبستني حدود 105 روز ميباشد .بچه ها تا 6 روز چشمهاشان بسته است در حدود سه ماه از شير مادر تغذيه ميكنند .شير در ايران از شير در بيه هاي جنوب ايران از دشت ارژن شيراز تا ساحل كارون ميزيسته است .در كتابهاي بسياري توسط جهانگردان وديگر افراد در باره شير ايراني مطلب نوشته شده است .قديمي ترين آن از حمداله مستوفي است به سال 740 هجري به نام نزهت القلوب و w.oustly 1819 مينويسد بوشهر به علت داشتن شير زياد به معدن شير معروف بوده وMT.ASEMAEI در خوزستان از شير ديگري ميگويد كه توسط يكي از سران بختياري شكار شده است . Lutos مينويسد در سال 1849و1850 كه در خوزستان شير در شوش ونزديك دذفول ديده ميشود.كنسول انگليس در بصره گزارش ميدهد كه شير در نواحي كارون بسيار زياد است .اما شير در ايران در تپه هاي اطراف كازرون دذفول وبوشهر و در بسياري از نقاط جنوبي وجود داشته است تا امروز حدود 60 سال از ديده شدن اخرين شير ايراني ميگذرد و ماتنها ميتوانيم آهي از نهاد برافسوس گذشته اين مرزوبوم بخوريم .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر